جمعه, ۲۹ دی ۱۳۹۶، ۰۲:۵۴ ب.ظ
پروردگار مهربانم
ای محرم رازم...
ای معنی آغازم...
ای مقصد نمازم...
و ای آرامش پروازم...
زبان گشودهام باز در صبحی که هدیه ی توست...
همان صبحی که بندگانی بسیار، از دیدن آن محروم شدند و سپیدهدم امروز را ندیده و تسلیم فرمان ملک الموت گردیدند...
الهی
تو را سپاس که مجال دوبارهام دادی،
پگاهی دیگر بر من عطا فرمودی و صفحه ای دیگر از صفحات دفتر زندگانی ام را به سرانگشت تدبیر خویش به تقدیر نیکو ورق زدی...
خداوندا...
چه شادم که سفره ی دلم را نزد تو باز می کنم و چه سعادتمندم که سنگ صبورم تویی...
چه خوشبختم که نجوای هر صبحدمم را در گوش باد صبا به مقصد ربوبی تو میخوانم و نام و یاد تو را مفتاح صبحدمانم می گردانم...
ای همدم تنهایی ام...
در کنارم بمان و هرگاه من به جهل و غفلت، دست خویش از تو رها ساختم، تو به لطف و منت باز دستم بگیر و راهنمایی ام کن...
ای آنکه یادت آرامش بخش بی قراران است...
صبحتان نورانی...
نَفَسهایتان خدایی...
لحظاتتان سرشار از کامیابی...